انسان ارزشمند

2. اهمیت اعتماد به نفس در زندگی

اعتماد به نفس یکی از مهم‌ترین چیزهایی است که ما بهش نیاز داریم. اگر کسی یا یک جامعه اعتماد به نفس کم داشته باشه، احتمالاً بسیاری از موفقیت‌های آینده‌اش رو از دست میده. اگر می‌خوای به کسی کمک بزرگی کنی، باید بهش کمک کنی تا استعدادهایش رو بشناسه و جرات و شجاعت انجام کارهای درست رو پیدا کنه.

به نظرم هر کسی که به دنیا اومده، توانایی‌های فوق‌العاده‌ای داره که فقط کافیه به خودش رجوع کنه تا اون‌ها رو پیدا کنه. ما همگی استعدادهای منحصر به فردی داریم که معمولاً ازشون خبر نداریم. اما وقتی اعتماد به نفس پیدا می‌کنیم، می‌تونیم این توانایی‌ها رو کشف کنیم و ازشون استفاده کنیم.

اینکه اعتماد به نفس رو تقویت کنیم، خیلی مهمه. وقتی که این اعتماد زیاد بشه، زندگی آدم خیلی زیباتر میشه. 

خدا در قرآن واقعاً انسان رو به عنوان یک موجود مهم و با ارزش معرفی کرده. مثلاً میفرماید که ما بنی‌آدم رو گرامی داشته‌ایم. همین که خدا اینقدر با ما در قرآن حرف می‌زنه، نشون میده که ما برایش خیلی مهمیم.

ما همگی قدرت‌های خارق‌العاده‌ای داریم که می‌تونیم بهشون برسیم. آیت الله شاه آبادی می‌گفت که انسان می‌تونه به تمام چیزهایی که تخیل می‌کنه برسه. حالا چطوری می‌تونه به این توانایی‌ها برسه؟ راهش اینه که اعتماد به نفس داشته باشه.

اما شیطان همیشه سعی می‌کنه ما رو به ضعف‌هایمون متوجه کنه. اگر مدام به کسی بگیم که نمیتونی، تو ضعیفی، تو موفق نمیشی، اونقدر آدم واقعاً ضعیف میشه که حتی ممکنه از ضعفش بمیره. بنابراین، اعتماد به نفس خیلی مهمه.

اگر کسی واقعاً می‌خواد به خودش یا به کسی دیگه کمک کنه، باید بهش کمک کنه که به توانایی‌های خودش پی ببره و اعتماد به نفس پیدا کنه. اینطوری می‌تونه به تمام رویاهاش برسه و زندگی خوبی داشته باشه.

  1. نقش ناامیدی در تضعیف انسان‌ها

یکی از ابزارهای اصلی ابلیس و طاغوت برای کنترل انسان‌ها، تضعیف روحیه و ایجاد احساس ضعف در آن‌هاست. آن‌ها نمی‌خواهند انسان به توانایی‌ها و ظرفیت‌های درونی خود باور داشته باشد. ابلیس همواره زمزمه‌هایی در ذهن ما ایجاد می‌کند، مثل: "تو نمی‌تونی!"، "تو هیچ ارزشی نداری!" یا "هر کاری بکنی خرابش می‌کنی!"

این القائات منفی، هدفی جز دور کردن انسان از مسیر موفقیت و سعادت ندارد. ناامیدی، اصلی‌ترین سلاح ابلیس برای ضعیف نشان دادن انسان است.

این موضوع را می‌توان در زندگی خانوادگی هم مشاهده کرد. وقتی رابطه‌ای سالم و صمیمانه میان زن و شوهر وجود دارد، اگر کسی با سخنان منفی و بدگویی وارد شود، به‌راحتی می‌تواند این رابطه را تخریب کند و باعث اختلاف شود.

در مقابل، اگر در خانواده‌ای روابط پرتنش و درگیرانه وجود داشته باشد، کافی است فردی با دیدگاه مثبت وارد شود و خوبی‌های طرفین را برای هم بازگو کند. با این کار، نه تنها کینه‌ها کاهش می‌یابد، بلکه محبت و دوستی جایگزین اختلافات می‌شود.

این نشان می‌دهد که کلام و افکار مثبت می‌توانند نقش مهمی در تقویت روحیه و بهبود روابط انسانی ایفا کنند، در حالی که ناامیدی و افکار منفی، مسیر سقوط را هموار می‌سازند.